سفری به دنیای ترید و بازارهای مالی

ترید تنها خرید و فروش نیست، بلکه یک هنر و علم است که با جزئیات و ظرافت‌های فراوانی گره خورده است. در دنیای پرهیجان و پرنوسان بازارهای مالی، دانستن مفاهیم کلیدی و به‌روز، فرق بین یک تریدر آماتور و یک حرفه‌ای را مشخص می‌کند.

سفری به دنیای ترید و بازارهای مالی
کدخبر : 19966
پایگاه خبری تحلیلی گشتنی نیوز :

ترید تنها خرید و فروش نیست، بلکه یک هنر و علم است که با جزئیات و ظرافت‌های فراوانی گره خورده است. در دنیای پرهیجان و پرنوسان بازارهای مالی، دانستن مفاهیم کلیدی و به‌روز، فرق بین یک تریدر آماتور و یک حرفه‌ای را مشخص می‌کند. امروز می‌خواهیم با هم به سراغ سه مفهوم اساسی برویم که شاید در نگاه اول پیچیده به نظر برسند، اما فهم آن‌ها می‌تواند دید شما را به کلی متحول کند. از شکاف‌های قیمتی که داستان ناگفته بازار را روایت می‌کنند تا رول‌اور که مثل یک مالیات نامرئی عمل می‌کند و در نهایت همبستگی جفت ارزها که یک رقص گروهی هماهنگ در بازار است. پس خودتان را برای این سفر آماده کنید و آماده یادگیری باشید. قول می‌دهم مطالب این مقاله به شما کمک می‌کند تا نگاه عمیق‌تری به نمودارها داشته باشید و تصمیمات بهتری بگیرید.

FVG چیست؟ Fair Value Gap در ترید!؟

این چارت‌ها یکهو بالا و پایین می‌روند و انگار یک نیروی نامرئی پشت آن است. خب، عزیزان من، این نیروی نامرئی همان FVG یا شکاف ارزش منصفانه است. این مفهوم که از استراتژی‌های معاملاتی معروف مانند ICT (تئوری جریان بلوک نهادی) نشأت گرفته، به سادگی یک عدم تعادل در بازار را نشان می‌دهد. وقتی یک کندل بزرگ و پرقدرت شکل می‌گیرد، این احتمال وجود دارد که قیمت به سرعت از یک منطقه عبور کرده باشد، بدون اینکه تراکنش‌های کافی برای ایجاد یک بازار متعادل صورت گرفته باشد. این شکاف‌ها مثل یک جای خالی روی صندلی‌های یک قطار پرسرعت هستند که بالاخره یک روز مسافران جدیدی برای پر کردن آن پیدا می‌شوند. این مناطق عدم تعادل، برای تریدرها اهمیت زیادی دارند، زیرا اغلب به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت آینده عمل می‌کنند و قیمت تمایل به بازگشت به آن‌ها برای پر کردن این شکاف دارد.

FVG: منطق پشت شکاف‌های قیمتی

منطق پشت شکاف‌های قیمتی یا Fair Value Gap، به ساختار بازار و نحوه حرکت آن بازمی‌گردد. در یک بازار سالم، خریداران و فروشندگان در تعادل هستند و قیمت به آرامی و با تراکنش‌های متوالی حرکت می‌کند. اما زمانی که یک خبر بزرگ یا ورود ناگهانی سرمایه (به خصوص از سمت نهادهای بزرگ) اتفاق می‌افتد، قیمت با سرعت زیادی به یک سمت حرکت می‌کند. در این حالت، تعداد سفارشات در یک جهت به شدت افزایش می‌یابد و بازار فرصت نمی‌کند تا در تمام سطوح قیمتی، خریدار و فروشنده کافی پیدا کند. این حرکت ناگهانی و قوی، شکافی در ارزش منصفانه ایجاد می‌کند که در پاسخ به FVG در فارکس چیست؟ می‌گوییم.

این شکاف‌ها نشان‌دهنده یک عدم تعادل جدی هستند که دیر یا زود باید اصلاح شود. این اصل بر پایه این ایده استوار است که بازار همیشه به دنبال تعادل است و اگر قیمتی به سرعت از یک محدوده عبور کرده، یک حفره قیمتی از خود به جا گذاشته است. تریدرهای هوشمند این مناطق را به دقت زیر نظر می‌گیرند، زیرا می‌دانند که بازار برای پر کردن این حفره‌ها بازخواهد گشت. این بازگشت قیمتی، فرصت‌های معاملاتی جذابی را فراهم می‌کند و به ما اجازه می‌دهد تا از این حرکت‌های اصلاحی سود ببریم. در واقع، این شکاف‌ها مثل یک میدان مغناطیسی عمل می‌کنند که قیمت را دوباره به سمت خود جذب می‌کنند.

پیدا کردن FVG در نمودارها: مثل پیدا کردن گنج

پیدا کردن FVG در نمودارها واقعاً مثل پیدا کردن یک گنج پنهان است، البته اگر بدانید کجا را نگاه کنید! به زبان ساده، یک FVG بین سه کندل متوالی شکل می‌گیرد. شما باید به دنبال کندل اول، دوم و سوم باشید. FVG زمانی ایجاد می‌شود که بالاترین نقطه کندل اول و پایین‌ترین نقطه کندل سوم (در یک روند صعودی) یا بالعکس (در یک روند نزولی) با هم همپوشانی ندارند. یعنی بین سایه (wick) کندل اول و سایه کندل سوم یک فضای خالی وجود دارد که کندل میانی (کندل دوم) آن را پر نکرده است. این فضای خالی همان شکاف ارزش منصفانه است که به دنبال آن هستیم.

بهتر است این شکاف‌ها را در تایم‌فریم‌های بالاتر مانند روزانه یا ۴ ساعته شناسایی کنید، چون در این تایم‌فریم‌ها اعتبار بیشتری دارند و نویز کمتری وجود دارد. پیدا کردن آن‌ها در تایم‌فریم‌های کوچک‌تر مثل ۵ دقیقه نیز ممکن است، اما باید بدانید که این FVGها ممکن است سریع‌تر پر شوند یا اعتبار کمتری داشته باشند. تمرین و تکرار در شناسایی این الگوها به شما کمک می‌کند تا به سرعت آن‌ها را در نمودارهای مختلف پیدا کنید و از این ابزار قدرتمند در تحلیل‌های خود بهره ببرید. فراموش نکنید که هیچ ابزاری به تنهایی کافی نیست و باید با سایر تحلیل‌های خود ترکیب کنید تا یک استراتژی جامع داشته باشید.

FVG و استراتژی‌های معاملاتی: شکار فرصت‌ها

وقتی صحبت از استراتژی‌های معاملاتی با استفاده از FVG می‌شود، باید به این نکته مهم توجه کنیم که این مفهوم به تنهایی یک سیگنال ورود یا خروج قطعی نیست. در واقع، Fair Value Gap بیشتر یک ابزار تأییدیه و یک منطقه جذاب برای ورود به معامله است. فرض کنید در یک روند صعودی هستیم و یک FVG به سمت بالا ایجاد شده است. یک استراتژی خوب این است که صبر کنیم تا قیمت دوباره به محدوده این شکاف بازگردد. وقتی قیمت به این منطقه رسید، ما به دنبال سیگنال‌های تأییدیه دیگر مانند الگوهای کندلی، تغییر ساختار بازار یا رسیدن به یک سطح حمایتی مهم می‌گردیم. با تأیید این سیگنال‌ها، می‌توانیم یک معامله خرید را با ریسک کمتر و نسبت ریسک به پاداش بهتری باز کنیم.

همچنین، از FVG می‌توان به عنوان محلی برای قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) یا حد سود (Take Profit) استفاده کرد. قرار دادن حد ضرر در نزدیکی شکاف، احتمال اینکه بازار به سرعت به آن منطقه بازگردد و شما را از معامله خارج کند، کمتر می‌کند. استفاده هوشمندانه از این مفهوم در کنار سایر ابزارهای تحلیلی، می‌تواند دقت معاملات شما را به طرز چشمگیری افزایش دهد. همانطور که یک آشپز ماهر مواد اولیه مختلف را با هم ترکیب می‌کند تا یک غذای خوشمزه بسازد، شما هم باید ابزارهای تحلیلی خود را با هم ترکیب کنید تا یک استراتژی سودآور ایجاد کنید.

سفری به دنیای ترید و بازارهای مالی

رول ‌اور در فارکس چیست؟

بسیار خب، بچه‌ها، آماده‌اید تا درباره یکی از مفاهیم جالب و گاهی اوقات گیج‌کننده در فارکس صحبت کنیم؟ امروز می‌خواهیم درباره رول‌اور (rollover) یا همان تمدید معامله حرف بزنیم. اگر به بازار فارکس نگاه کنید، متوجه می‌شوید که این بازار ۲۴ ساعته باز است، اما یک روز کاری بالاخره تمام می‌شود! زمانی که یک روز معاملاتی تمام می‌شود و وارد روز بعدی می‌شویم، پوزیشن‌های باز ما به صورت خودکار به روز بعد منتقل می‌شوند. این انتقال، هزینه‌ای دارد که به آن «نرخ رول‌اور» یا همان نرخ سوآپ می‌گویند. این نرخ از تفاوت نرخ بهره دو ارز در یک جفت ارز محاسبه می‌شود و می‌تواند هم مثبت باشد (سود) و هم منفی (هزینه). شاید برایتان عجیب باشد که چرا باید هزینه بدهیم، اما به یاد داشته باشید که شما در حال قرض گرفتن یک ارز و قرض دادن ارز دیگر هستید و این کار هزینه‌ای دارد، حتی اگر به صورت مجازی باشد.

محاسبه رول ‌اور: مثل حساب و کتاب یک شب خوابیدن

محاسبه رول اور در فارکس در نگاه اول کمی پیچیده به نظر می‌رسد، اما اگر به آن به چشم حساب و کتاب یک شب خوابیدن در یک هتل نگاه کنید، همه چیز ساده می‌شود. نرخ رول‌اور یا همان نرخ سوآپ، از تفاوت نرخ بهره بین دو ارز در یک جفت ارز (مثلاً USD/JPY) محاسبه می‌شود. این نرخ به صورت سالانه است و باید به صورت روزانه برای معامله شما محاسبه شود. فرمول اصلی برای محاسبه سوآپ به این شکل است: (حجم لات × اندازه قرارداد × نرخ سوآپ) / (۳۶۰ یا ۳۶۵ روز). البته نگران نباشید، چون بروکرها این کار را برای شما انجام می‌دهند و شما فقط باید به نرخ‌های سوآپ دقت کنید.

یک نکته مهم وجود دارد: در فارکس، معمولاً نرخ بهره دلار آمریکا از نرخ بهره ین ژاپن بیشتر است. این یعنی اگر شما جفت ارز USD/JPY را می‌خرید (Buy)، یعنی دارید دلار می‌خرید و ین می‌فروشید. در این حالت، شما سود بیشتری از نرخ بهره دلار دریافت می‌کنید و هزینه کمتری بابت ین می‌دهید، پس نرخ سوآپ شما مثبت خواهد بود. اما اگر همین جفت ارز را می‌فروشید (Sell)، یعنی دلار می‌فروشید و ین می‌خرید، نرخ سوآپ شما منفی خواهد شد و باید هزینه پرداخت کنید. این یک قانون کلی نیست و به سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی بستگی دارد. پس همیشه قبل از باز کردن پوزیشن‌های بلندمدت به نرخ سوآپ دقت کنید تا غافلگیر نشوید.

رول اور و استراتژی‌های معاملاتی بلندمدت

شاید بگویید که من یک تریدر روزانه هستم و این رول‌اور اصلاً برایم مهم نیست! خب، حق با شماست، اگر شما معاملات خود را در کمتر از یک روز ببندید، اصلاً درگیر رول‌اور نمی‌شوید، اما اگر یک تریدر سوئینگ یا پوزیشن تریدر هستید و معاملات خود را برای چندین روز یا هفته باز نگه می‌دارید، این موضوع بسیار مهم می‌شود. نرخ رول‌اور می‌تواند بر روی سودآوری معاملات شما تأثیرگذار باشد. اگر نرخ سوآپ شما مثبت باشد، به مرور زمان یک سود کوچک (یا گاهی اوقات بزرگ) به سود شما اضافه می‌شود. این موضوع برای تریدرهای بلندمدت که از استراتژی‌های "حمل معامله" یا "carry trade" استفاده می‌کنند، بسیار جذاب است.

فرض کنید یک جفت ارز با نرخ سوآپ مثبت دارید و پوزیشن شما ماه‌ها باز است. این نرخ مثبت می‌تواند حتی در شرایطی که قیمت درجا می‌زند یا کمی در خلاف جهت حرکت می‌کند، سود شما را افزایش دهد و به نوعی به عنوان یک سپر محافظ عمل کند. اما از طرف دیگر، اگر نرخ سوآپ منفی باشد، هر شب یک هزینه کوچک از شما کم می‌شود که در بلندمدت می‌تواند مبلغ قابل توجهی شود و سود شما را کاهش دهد. پس به عنوان یک قانون کلی، اگر قرار است معامله‌ای را برای چند روز باز نگه دارید، حتماً به نرخ رول‌اور آن جفت ارز دقت کنید و آن را در محاسبات خود لحاظ کنید تا بعداً به من نگویید چرا ضرر کردم!

رول اور و ساعات مهم در فارکس

یکی از نکات مهمی که باید درباره رول‌اور بدانید، زمان دقیق محاسبه آن است. برخلاف تصور بسیاری از تازه‌کارها که فکر می‌کنند رول‌اور در نیمه‌شب به وقت محلی آن‌ها حساب می‌شود، این کار معمولاً در ساعت ۵ بعد از ظهر به وقت نیویورک انجام می‌شود، که در ایران حدوداً ساعت ۱:۳۰ بامداد می‌شود. این ساعت، پایان روز معاملاتی در نیویورک است و به همین دلیل، بروکرها در این زمان نرخ رول‌اور را برای پوزیشن‌های باز حساب می‌کنند. یک نکته جالب دیگر هم وجود دارد: به دلیل اینکه آخر هفته‌ها بازار فارکس تعطیل است، اما نرخ بهره همچنان محاسبه می‌شود، بروکرها معمولاً در روز چهارشنبه (شب به وقت نیویورک) نرخ رول‌اور سه‌برابری را حساب می‌کنند تا این دو روز تعطیلی را جبران کنند.

این یعنی اگر پوزیشن خود را در روز سه‌شنبه باز کنید و آن را تا روز پنجشنبه باز نگه دارید، نرخ رول‌اور سه‌برابری برای شما محاسبه می‌شود. پس حواستان به این نکته باشد، به خصوص اگر نرخ سوآپ شما منفی باشد، چون هزینه بیشتری از شما کسر می‌شود. این زمان‌بندی عجیب و غریب ممکن است در ابتدا گیج‌کننده باشد، اما وقتی آن را یاد بگیرید، می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید.

سفری به دنیای ترید و بازارهای مالی

همبستگی جفت ارزها در فارکس (Currency Correlation)

حالا می‌خواهم درباره یکی از مفاهیم مهمی صحبت کنم که به شما کمک می‌کند تا نگاه جامع‌تری به بازار داشته باشید و از تکرار اشتباهات پرهیز کنید. همبستگی جفت ارزها (Currency Correlation) در فارکس یک مفهوم آماری است که نشان می‌دهد دو جفت ارز چگونه نسبت به یکدیگر حرکت می‌کنند. این حرکت می‌تواند در یک جهت باشد (همبستگی مثبت)، در جهت مخالف باشد (همبستگی منفی) یا هیچ رابطه‌ای با هم نداشته باشند. فهمیدن این رابطه مثل این است که بدانید وقتی یک بازیکن بسکتبال توپ را پرتاب می‌کند، احتمالاً هم‌تیمی‌اش به کدام سمت حرکت می‌کند.

این همبستگی به ما اطلاعات ارزشمندی می‌دهد. به عنوان مثال، اگر جفت ارز EUR/USD و GBP/USD همبستگی مثبت زیادی داشته باشند، یعنی اگر یکی بالا برود، دیگری هم احتمالاً بالا می‌رود. اما اگر EUR/USD و USD/JPY همبستگی منفی داشته باشند، وقتی یکی بالا می‌رود، دیگری پایین می‌آید. این دانش برای مدیریت ریسک و بهینه‌سازی سبد معاملات شما بسیار حیاتی است. چون نمی‌خواهید دو معامله را باز کنید که عملاً یکسان هستند و ریسک خود را دو برابر کنید.

آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر: