پارسا پیروزفر | اینستاگرام پارسا پیروزفر

عکس پارسا پیروزفر در فیلم مهمان مامان

عکسی مربوط به سینمایی مهمان مامان با ابازی پارسا پیروزفر با گریم و نقش متفاوت را در ادامه خواهید دید.

عکس پارسا پیروزفر در فیلم مهمان مامان
کدخبر : 8822
پایگاه خبری تحلیلی گشتنی نیوز :

پارسا پیروزفر بازیگر خوش چهره سینما و تلوزیون ایران است. پارسا پیروزفر بازیگر قوی ایران متولد سال 51 زاده تهران است. پارسا پیروزفر در فیلم های زیادی ایفای نقش کرده ولی با فیلم در چشم باد مشهور شد. پارسا پیروزفر الان با ایفای نقش در فیلم یاغی الان دوباره سر زبان ها افتاده است. در ادامه به زندگی شخصی پارسا پیروزفر می پردازیم.

پارسا پیروزفر

سه نقش‌آفرینی به‌یادماندنی پارسا پیروزفر

پارسا پیروزفر در 22 شهریور ماه 1351 در تهران متولد شد. در سال 1370 در دانشگاه هنرهای زیبای تهران در رشته نقاشی به تحصیل مشغول شد. وی همان زمان در دانشگاه های مختلف به روی صحنه رفت و سال 1372 در اولین نقش سینمایی اش، در نقش کوتاهی در فیلم پری ساخته داریوش مهرجویی حضور پیدا کرد.پارسا پیروزفر از جمله بازیگرانی است که تا به حال با هیچ روزنامه، مجله و یا رسانه ای مصاحبه نکرده است.

نکته اصلی درباره پارسا پیروزفر، با وجود همه استعدادها و توانمندی‌هایش، اینست که هرگز آنطور که باید در سینمای ایران مطرح نشده و قدرش را ندانستند و نقش‌هایی را که باید، بازی نکرده است. به عبارت دیگر سینمای ایران هرگز آنطور که باید او را جدی نگرفت. خود پیروزفر هم تمرکزش بر تئاتر در ایران و آمریکاست و آنچنان وقتی برای سینما نمی‌گذارد. با این وجود می‌توان او را یکی از مهم‌ترین از دست‌رفته‌ها و یا قدرنادانسته‌های سینمای ایران دانست.

وقتی به بازی‌های به‌یادماندنی پارسا پیروزفرفکر می‌کنیم بی‌شک پیش از هرچیز «مهمان مامان» در ذهنمان نقش می‌بندد. او نقش یک معتاد را بازی می‌کند. نکته ویژه بازی او در اینست که برخلاف جریان اصلی حرکت می‌کند. در سینمای بعد از انقلاب همواره بازی کردن نقش یک معتاد به معنی تقلید دست چندمی از بازی بهروز وثوقی در «گوزن‌ها» بوده است اما پیروزفر این اصل کهنه را در «مهمان مامان»‌ درهم می‌شکند. لحن کمیک فیلم به بازیگر کمک کرده تا نقش‌آفرینی متفاوتی داشته باشد. او از طرفی سرخوش اعتیاد و موادی که مصرف می‌کند است و از سوی دیگر افسردگی و حزنی را از بار اعتیاد همیشه همراه خود دارد و این سرخوشی درواقع سرپوشی است بر این حال نالان و افسرده. به خصوص که خانواده متمولی دارد اما به دلیل مشکلات خانوادگی آن‌ها را ترک کرده است. از آن بازی‌های ویژه و به‌یادماندنی با گریمی متفاوت.

فیلم بعدی «اشک سرما»‌است. فیلمی که با نامهربانی زیادی مواجه شده و خیلی کمتر از آنچه که باید مورد توجه قرار رفته است. چه خود فیلم که داستان تازه‌ای را در بستر سینمای دفاع مقدس تعریف می‌کند و چه بازی دو نقش اصلی یعنی پارسا پیروزفر و گلشیفته فراهانی، دیده نشده‌اند و از دست رفته‌اند. این نادیده گرفتن دلایل زیادی دارد که مهم‌ترین آن‌ها لحن سرد و خشک و نگاه خویشتندار فیلم است که از برون‌ریزی عواطف جلو‌گیری می‌کند. نسبت عاطفی بین دو شخصیت هم بدون برجسته کردن احساسات و به مرور زمان و در مسیر داستان شکل می‌گیرد. خصوصا که از یک حس تنفر به عاشقی می‌رسد اما در این مسیر هیچ‌گونه بروز مستقیم عاطفی به چشم نمی‌خورد و قهرمان‌ها بنا به محدودیت فیزیکی که دچارشان می‌شوند به هم نزدیک می‌شوند، اما عشقی بین این‌دو آنطور که سراغ داریم شکل نمی‌گیرد چراکه دو دسته‌ای که نامشان پشت سر این دو جوان قد علم کرده است، اجازه و مهلت بروز عاشقانگی را نمی‌دهد. در این میان بازی پیروزفر دقیق، جزیی و به‌اندازه است. به شکلی که هم علاقه‌اش به دختر کرد را به رخ تماشاگر می‌کشد و هم در عین حال سردی و فاصله‌ها را نگاه می‌دارد و حتی بر آن‌ها مهر تاکید هم می‌زند.

پارسا پیروزفر

یلم سوم می‌تواند «اعتراض »‌باشد. پیروزفر با مسعود کیمیایی دو تجربه دیگر هم دارد «مرسدس» و «ضیافت». اما پارسا پیروزفر از سریال «در پناه تو» است که به جهان فیلم‌های مسعود کیمیایی راه پیدا می‌کند؛ جوانی که چهره بی‌نقص و جذابش دل همه دخترها را می‌برد و اسیر خود می‌کند و در کنار روحیه سرتق او و بچه‌پروبازی‌هایش، غرور و فردیتی را به‌وجود می‌آورد که در آن واحد همه مجذوبان خود را پس هم می‌زند. در «اعتراض» او جوانیست که برادرش را از دست داده و به واسطه از دست دادن برادر به اعتیاد روی آورده است. خیلی جالب است که او با وجودیکه در فیلمی از کیمیایی بازی می‌کند، که معتادها همواره حضوری چشمگیر در فیلم‌هایشان دارند و همه هم از روی دست وثوقی «گوزنها»‌تقلید کرده‌اند، و با وجود لحن جدی فیلم، پیروزفر کار خودش را می‌کند.

پارسا پیروزفر

با فاصله به نقش نزدیک می‌شود و تا جایی که می‌تواند از احساسات‌گرایی بیهوده و افتادن به دام بازی‌های ملودراماتیک خودداری می‌کند تا متفاوت‌ترین معتاد در جهان فیلم‌های بعد از انقلاب مسعود کیمیایی باشد تا جایی که در نهایت در صحنه‌ای تاثیرگذار که دارد صحنه پیدا کردن استخوان‌های باقی‌مانده از جسد برادرش را می‌بیند ناگهان احساسات به او برمی‌گردد و اشک می‌ٰیزد و مونولوگی طولانی سر می‌دهد. مونولوگی به‌یادماندنی که احتمالا اگر فیلم را دیده باشید هرگز از خاطرتان پر نمی‌کشد.

او پارسا پیروزفر است. بازیگر بااستعدادی که می توانست جوان اول و ستاره امروز سینمای ایران باشد اما ستاره بودن برایش کافی نبود و به همین خاطر هم سینمای ایران و تماشاگران را از حضور گیرا و تماشایی خودش تا حد زیادی محروم کرد.

آیا این خبر مفید بود؟
اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    ارسال نظر:

    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان